مردان اغلب چه زنانی را ترک می کنند ؟ زنان اغلب از چه مردانی جدا می شوند ؟
به نام کسی که تو را آفرید
سرآغاز عشق است و نور و امید
این سوال بیشتر خانمها و آقایانی است که با آنان در جلسات مشاوره در ارتباط هستم.
قبل از پاسخ دادن به این سوال، این داستان را با دقت مطالعه کنید.
مرد 34 سالهای پس از تلاش بسیار و گفتگوی زیاد با همسرش او را متقاعد کرد که به تحصیلات خود ادامه دهد. برایش دفترچه کنکور کارشناسی ارشد گرفت. در کارهای روزمره به او کمک میکرد تا زن بتواند درسش را خوانده و در آزمون قبول شود. نتیجه آزمون اعلام شد و زن در دانشگاهی که در بیرون از شهر محل زندگیشان بود قبول شد. روزهایی که زن مجبور بود در کلاسهایش شرکت کند او را با با وسیله نقلیهای که داشتند تا محل دانشگاه همراهی میکرد. زمان گذشت و زن توانست مدرک خود را از دانشگاه دریافت کند و در تمام این مدت مرد کنار او بود و او را همراهی میکرد.پس از گذشت 4 سال مرد تصمیم گرفت با سرمایهای که پس انداز کردهاند برای زن موسسه آموزشی در ارتباط با حیطه تحصیلی زن تاسیس کند.اما روزها میگذشت و مرد اصرار میکرد و زن نمیپذیرفت. عدم پذیرفتن زن به این دلیل بود که اعتماد به نفس و عزت نفس کافی برای پذیرفتن مسئولیت آن کار را نداشته بود. زن از روبه رو شدن با موانع و مشکلات آن کار میترسید و به دلیل عدم باور توانمندی خویش و عدم اعتماد به نفس خود از پذیرفتن آن کار امتناع ورزیده و حتی حاضر نبود دلیلش را برای همسر خود توضیح دهد.این مسئله به عنوان یکی از مسائلی بود که هر بار باعث اختلاف میان آنها میشد. شاید به نظر شما این موضوع نمیتواند دلیل اختلاف بین زن و مرد باشد.اما واقعیت این است که مردها از زنانی که اعتماد به نفس پایین وعزت نفس پایینی دارند دوری میکنند.شاید در ابتدای دوران آشنایی مردی به دلیل علاقهای که به همسر دارد ، از رفتارهای نامناسب همسر خود (مانند مقایسه کردنها، انتقاد کردنها ،سرزنش کردنها، ترسها، کم رویی و خجالت کشیدن در حضور جمع و ....) به دلیل عدم عزت نفس و عدم اعتماد به نفس خود چشم پوشی کند، اما پس از گذشت مدتی ، این نوع رفتارها او را خسته کرده و در نتیجه باعث به وجود آمدن مشکلات بین آنها میشود.
در مقابل زنان نیز به مرور زمان از مردانی که عزت نفس و اعتماد به نفس کافی در زندگی مشترک خود ندارند ، به دلیل آنکه توان رویارویی با مشکلات و سختیها را در زندگی مشترکشان ندارند ترک کرده و زندگی مشترک پس از گذشت چند سال به جدایی میرسد.
نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس زنان و مردان در زندگی مشترک نه تنها بر رابطه آنها تاثیرگذار است بلکه روی تربیت فرزندان نیز تاثیر مستقیم دارد.
پدر و مادری که اعتماد به نفس در زندگی خود ندارند ترسها و باورهای منفی در راه رسیدن به موفقیت و اهداف را به فرزندان خود انتقال داده و درنهایت فرزندان آنها نیز توان رو به رو شدن با مشکلات و موانع را در آینده نخواهند داشت.
پدر و مادر که زندگی و سرنوشت را از پیش تعیین شده میدانند و خود را محکوم به آن میدانند ، پدرو مادری هستند که عدم عزت نفس و عدم اعتماد به نفس داشته و در نتیجه این باور را به فرزند خود انتقال داده در نهایت فرزند آنها نمیتواند آیندهای برای خود بسازد زیرا باور کرده آینده از پیش تعیین شده و خودش هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خود ندارد.
بنابراین آگاهی از روشهای کسب عزت نفس و اعتماد به نفس و استفاده از آنها در زندگی ما نه تنها در زندگی فردی، زندگی مشترک بلکه در زندگی و فردای فرزندان ما نیز تاثیر به سزایی دارد. برخی از این مهارتها را شاید در دوران مدرسه به ما نیاموختهاند اما ما باید بدانیم همواره آموزش دیدن میتواند به بهتر شدن زندگی ما کمک فراوانی کند. پس بیایید هم خودمان این مهارتها را بیاموزیم و هم برای فردایی بهتر و سازنده تر به فرزندانمان بیاموزیم.
من ساناز کلینی هستن ،مدرس و نویسنده و مربی کوچینگ و مهارتهای زندگی دوست من همه ما باید در زندگی خود مهارتهایی را برای بهتر زندگی کردن بیاموزیم و آنها در زندگی خود به کارببریم زیرا همه ما شایسته بهتر زندگی کردن هستیم اگر باور داشته باشیم و آموزش ببینیم.
[ بازدید : 40 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]